the journalist

ژورنالیست

زندگی نامه هدایت

 

 

هدایت به دعوت خانه فرهنگ شوروی در روز 16 آذر 1324 در جشن بیست و پنجمین سال تأسیس دانشگاه تاشکند، پایتخت ازبکستان، شرکت کرد. او به درخواست خانه شوروی، نوشته ای را به عنوان «شرح حال» در اختیار آنان گذاشت که از جمله در آن آمده است:

«آیا دانستن تاریخ تولدم به درد چه کسی می خورد؟ ... خیلی از جزئیات است که همیشه انسان سعی می کند از دریچه چشم دیگران خودش را قضاوت بکند و از این  جهت مراجعه به عقیده خود آنها  مناسب تر خواهد بود مثلا اندازه اندامم را خیاطی که برایم لباس دوخته بهتر می داند و پینه دوز سر گذر هم بهتر می داند که کفش من از کدام طرف ساییده می شود. این توضیحات همیشه مرا بهه یاد بازار چارپایان می اندازد که یابوی پیری را در معرض فروش می گذارند و برای جلب مشتری به صدای بلند جزییاتی از سن و خصایل و عیوبش نقل می کنند.

از  این گذشته شرح حال من  هیچ نکته برجسته ای در بر ندارد. نه پیش آمد قابل توجهی در آن رخ داده، نه عنوانی داشته ام، نه دیپلم مهمی در دست دارم و نه در مدرسه شاگرد درخشانی بوده ام، بلکه بالعکس همیشه با عدم موفقیت روبرو شده ام... روی هم رفته موجود وازده بی مصرف قضاوت محیط درباره من می باشد و شاید هم حقیقت در همین باشد».

 

با این همه...

صادق هدایت در 28 بهمن 1281 (17 فوریه 1903) در تهران و در خانواده ای اشرافی به دنیا آمد. او که کوچک ترین فرزند خانواده بود، سه خواهر و دو برادر داشت. پس از طی دوران ابتدایی در مدرسه علمیه تهران، به دارالفنون رفت و دوره دوم دبیرستان را در مدرسه سن لویی به پایان رساند. در سال 1305 همراه با نخستین گروه دانشجویان اعزامی به اروپا رفت. یک سال در بلژیک بود و بعد در فرانسه اقامت کرد. پس از مدتی تحصیل را رها کرد. در تابستان 1309 به ایران بازگشت و کارمند بانک ملی شد. دو سال بعد در مرداد 1311 استعفاء داد و تا 1315 در اداره کل تجارت و آژانس پارس وابسته به وزارت امور خارجه کار کرد. در سال 1315 به هند رفت و به آموختن زبان پهلوی پرداخت و هم زمان «بوف کور» را با خط خودش و با ماشین چاپ دستی در پنجاه نسخه در هند به چاپ رساند. پس از بازگشت از هند، دوباره کارمند بانک ملی شد و دوباره استعفاء داد. در 1317 در اداره موسیقی کشور مشغول به کار شد. در سال 1320 بهه عنوان مترجم، کار در دانشکده هنرهای زیبا را آغاز کرد و تا پایان عمر در همان سمت باقی ماند. در سال 1324 به عضویت انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی و نیز عضویت هیئت مدیره «نخستین کنگره نویسندگان ایران» در آمد. در اواخر پاییز 1329 بهه پاریس رفت و در روز 19 فروردین 1330 در سن چهل و نه سالگی در آپارتمان اجاره ای در خیابان شامپیونه پاریس خودکشی کرد. جسد وی در روز 27 فروردین در گورستان پرلاشز پاریس به خاک سپرده شد.

| © 2003 | | alefbe - journalist | | berlin | | germany |